مناسبت ها
اطلاعیه ها
گزارش ها و بازدیدهای علمی

وجود اضطراب در حد اعتدال آمیز آن، پاسخى سازش یافته تلقى مىشود که موضعگیرى متفاوت انسانها در برابر حوادث طبیعى و غیر طبیعى را به دنبال دارد; اضطراب است که ما را وامىدارد تا براى معاینه کلىبه پزشک مراجعه کنیم، کتابهایى را که از کتابخانه به امانت گرفتهایم بازگردانیم، اگر وعده ملاقاتى با کسى گذاشتهایم، به موقع در سرقرار حاضر شویم، در یک جاده لغزنده با احتیاط رانندگى کنیم و...
بنابراین وجود اندکى اضطراب مىتواند به عنوان یکى از مؤلفههاى شخصیت و در واقع بخشى از زندگى انسان، تاثیر مثبتى بر فرآیند زندگى و تحول آن داشته باشد; زیرا این فرصت را براى افراد فراهم مىآورد تا مکانیزمهاى سازشى خود را در صورت مواجه شدن با منابع اضطرابزا، گسترش دهند.
اضطراب در پارهاى از مواقع مىتواند، سازندگى و خلاقیت را در کودک یا نوجوان به وجود آورد و یا آنها را تحریک کند تا به طور جدى با یک مسؤولیت مهم مانند آماده شدن براى امتحان یا پذیرفتن یک وظیفه اجتماعى، مواجه شوند.
طبیعى است که این نوع اضطراب نه تنها هیچ ضررى براى فرآیند رشد انسان ندارد، بلکه امرى سازنده و مفید نیز هست. اما در مقابل یک نوع اضطراب مرضى (منفى) نیز وجود دارد که عامل بسیارى از اختلالات شناختى و بدنى، ترسهاى غیرموجه و وحشتزدگىها به شمار مىآید و باعث مىشود انسان از بخش عمدهاى از امکاناتش محروم گردد.
در این مقاله بر آن هستیم تا پیامدهاى حاصل از اضطراب امتحان و نیز راههاى درمان و یا کاهش آن را مورد بررسى قرار دهیم.
تعریف اضطراب امتحان
«اضطراب امتحان» اصطلاحى کلى است که به نوعى اضطراب یا هراس اجتماعىخاص اشاره دارد.
این نوع اضطراب، فرد را نسبتبه توانایىهایش دچار تردید کرده و توان او را براى مقابله با موقعیت امتحان، کاهش مىدهد. فردى که دچار اضطراب امتحان شده است، مواد درسى را مىداند، اما شدت اضطراب وى مانع از آن مىشود که معلومات خود را هنگام امتحان به ظهور برساند. معمولا بین نمرات اضطرابى و نمرات امتحانى، یک رابطه معکوس معنادارى وجود دارد; به این شکل که هر چه نمره اضطراب بالاتر باشد، نمره امتحان کمتر خواهد بود و هر چه نمره اضطراب پایینتر باشد، نمره امتحان بالاتر خواهد بود.
این یک واقعیت است که افزایش اضطراب با کاهش کارآمدى تحصیلى مرتبط است; زیرا اضطراب به
طور موقت کنشورى بهنجار (توانایى عقلى معمولى) فرد را دچار اختلال مىکند به طورى
که فرد مضطرب نمىتواند از توانایىهاى عقلى خود خوب استفاده کند; از این روى یا
مطالب امتحانى را خوب نمىتواند به حافظه بسپارد یا اینکه اگر از قبل همه مطالب
را یاد گرفته باشد، هنگام امتحان به او فراموشى دست مىدهد و توان بازیابى مطالب
آموخته شده را ندارد.
نقش اضطراب در کاهش توانایى فرد
اکنون این سؤال مطرح مىشود که چرا اضطراب باعث کاهش توانایى فرد مىشود؟ پژوهشگران و محققان عوامل متعددى را در این زمینه مطرح کردهاند. عدهاى معتقدند (واین 1971) که وقتى سطح اضطراب بالا باشد «توجه فرد»، هم به متغیرهاى مربوط به «خود» و هم متغیرهاى مربوط به «امتحان» معطوف مىشود که این امر موجبات نگرانى او را در خلال امتحان فراهم مىآورد و در نتیجه نمره امتحان پایین مىآید. اما اگر سطح اضطراب امتحان پایین باشد، توجه فرد بیشتر به متغیرهاى امتحان معطوف مىشود و از عهده امتحان بهتر برمىآید. پژوهشگران دیگر، بر عواملى مانند فقدان
مهارتهاى مطالعه تاکید کردهاند; یعنى چون فرد نمىداند چگونه و با چه شیوهاى
مطالعه کند، مطالب را خوب دریافت نمىکند و در نتیجه هنگام امتحان مضطرب مىشود.
عدهاى دیگر اضطراب امتحان را ناشى از عدم توجه و دقت فرد نسبت به کارى که انجام مىدهد، مىدانند. در این نظریه، فرض این است که نگرانى یا تجلیات شناختى اضطراب، توجه فرد را از کارى که بر عهده دارد منحرف مىکند و بدین ترتیب، کارآمدى او را تحت تاثیر قرار مىدهد.
مجموعه این تحقیقات نشان مىدهد که صرف تعیین سطح کلى اضطراب در موقعیتهاى ارزشیابى یا امتحان کافى نیست و لازم است عوامل خاص اضطرابى که در این میان نقش اصلى را ایفا مىکنند نیز مشخص شوند.
روشهاى کاهش و مقابله با اضطراب امتحان
پژوهشگران در چند دهه اخیر براى درمان اضطراب امتحان تحقیقات گستردهاى انجام دادهاند. ما در اینجا به روشهایى مىپردازیم که در دو دهه اخیر بیشتر مورد استفاده قرار گرفته و در درمان اختلالهاى اضطرابى مؤثرتر بودهاند.
گرچه تحقیقات به عمل آمده حاکى از آن است که هیچ یک از این روشها به تنهایى به نتایج چشمگیرى منتهى نشدهاند، اما با توجه به پژوهشهاى اخیر مىتوان گفت آموزش شیوههاى مقابلهاى به تدریج جایگزین روشهایى شدهاند که کاهش اضطراب را هدف اصلى خود قرار مىدهند. این روشها (روشهاى مهار اضطراب یا روشهاى مقابلهاى) بر اساس فرضیه عدهاى از متخصصان بالینى به وجود آمده که معتقدند افراد مبتلا به اضطراب هرگز نیاموختهاند چگونه اضطراب خود را مهار کنند. بنابراین باید مهارتهایى به مراجعان آموخت تا با استفاده از آنها بتوانند بر اضطراب خود غلبه کنند. در زیر به متداولترین روشهاى مهار اضطراب اشاره مىکنیم:
روش خود آموزشدهى
این روش را میشن بام ابداع کرده و معتقد است بسیارى از افراد در خلال موقعیتهاى اضطرابى، یک حالت «خودگویى»منفى، مانند «هیچ چیز درست نخواهد شد» یا «من دراین امتحان موفق نخواهم شد» دارند; این خودگویىها باعث افزایش سطح اضطراب و کاهش کارآمدى فرد مىگردد.
در این شیوه، درمانگر به مراجعان خود مىآموزد که خودگویىهاى مثبت مانند «گام به گام پیش مىروم» و یا «مىتوانم بر موقعیت مسلط شوم» را جایگزین خودگویىهاى منفى کنند; یعنى در واقع راه مقابله با منفى بافىها را به مراجعان خود مىآموزند.
روش تنشزدایى
بر اساس این روش در خلال چند جلسه چگونگى ایجاد آرامش در عضلات، به مراجع آموزش داده مىشود. تلقین، تصویرپردازى، تمرین، تنظیم تنفس و حتى داروهایى که تاثیر کوتاه مدت دارند مىتوانند براى دستیابى به این هدف به کار گرفته شوند.
روش پسخوراند زیستى
پسخوراند زیستى یک روش درمانگرى «رفتارى - زیستشناختى» است که در خلال آن افراد به گونهاى به دستگاههاى هدایت کننده متصل مىشوند تا بتوانند پیوسته اطلاعات دقیقى درباره فعالیتهاى فیزیولوژیکى خود مانند ضربان قلب یا تنش عضلانى را در اختیار داشته باشند.
بر اساس دستورالعملهاى درمانگر و توجه به علامتهاى دستگاه هدایت کننده، بیماران به تدریج مىآموزند که فعالیتهاى ارادى و حتى فعالیتهاى فیزیولوژیکى غیر ارادى خود را مهار کنند.
البته شیوههاى درمان دیگرى نیز مانند درمانگرىهاى شناختى وجود دارد. اینگونه روشها با تغییر دادن باورهایى که موجب اضطراب در فرد مىشود، اضطراب را به پایینترین سطح که قابل تحمل باشد کاهش مىدهند. براى اطلاع بیشتر در این زمینه مىتوانید به کتاب شناخت درمانگرى الیس و بک مراجعه کنید.